بحث بزرگ: استانداردهای زندگی در سراسر انقلاب صنعتی

بحث بزرگ: استانداردهای زندگی در سراسر انقلاب صنعتی
Nicholas Cruz

اگر موضوعی وجود داشته باشد که در تاریخ اقتصادی بحث ایجاد کرده است، آن انقلاب صنعتی و اثرات آن بر استانداردهای زندگی است. بحث‌های آکادمیک شدید پیرامون این موضوع شکل گرفته است که چگونه مراحل اولیه توسعه سرمایه‌داری مدرن منجر به بهبود یا کاهش در niveau de vie کارگر شد (Voth, 2004). مورخان مارکسیست مانند هابسبام استدلال می‌کردند که در قرن اول انقلاب صنعتی در انگلستان، طبقه کارگر به دلیل ساعات کاری طولانی‌تر، شرایط بهداشتی ویرانگر به دلیل ازدحام بیش از حد کارخانه‌ها و نابرابری بیشتر بین سرمایه و نیروی کار، هیچ بهبودی در استاندارد زندگی خود مشاهده نکرد. . با این حال، برخی از مورخان اقتصادی دیدگاه خوش بینانه تری نسبت به تأثیرات بر استانداردهای زندگی در مراحل اولیه انقلاب صنعتی داشته اند و سعی کرده اند با اندازه گیری تغییرات سطوح دستمزد واقعی و حتی تغییرات رفاه از طریق شاخص های جایگزین درآمد، بهبودهایی را در آن نشان دهند. . . از دهه 1970، درآمد به عنوان معیار استانداردهای زندگی به شدت در دانشگاه مورد انتقاد قرار گرفته است ، عمدتاً به این دلیل که درآمد فقط یک ورودی برای رفاه است و نه یک خروجی به خودی خود، با کاهش مطلوبیت حاشیه ای آن نقش اساسی در ارتباط بیشتر با شاخص های جایگزین. نوآوری در کلیومتریک و انطباق تکنیک های تحقیق در تاریخ اقتصادی با آن را به مرکز آوردمیانگین قدها برای دوره 1760-1830 3.3 سانتی‌متر افزایش یافت، از 167.4 سانتی‌متر به 170.7 سانتی‌متر، و پس از آن به 165.3 سانتی‌متر کاهش یافت، که او را به این استدلال می‌کشاند که از نگاه کردن به یک نتیجه تاریخی معنادار در مورد استانداردهای زندگی در آن زمان غیرممکن است. در داده‌های ارتفاعی هنگام نمونه‌گیری سوگیری‌ها، مشکلات کوتاه‌سازی در رابطه با نمونه‌های ارتش یا کمبودهای داده‌های تاریخی عمومی همچنان وجود دارد، به همین دلیل است که او تصمیم می‌گیرد هیچ نتیجه‌گیری قطعی را از داده‌های آنتروپومتریک ارائه نکند. سایر نویسندگان به عنوان سینیرلا (2008)، وضعیت تغذیه ای رو به کاهش در کل دوره را یافته اند که با روند افزایشی قیمت مواد غذایی در رابطه با نرخ دستمزد سازگار است. روند قیمت اقلام غذایی در نیمه اول دوره مورد تجزیه و تحلیل، به ویژه از سال 1750 تا 1800، همراه با کاهش دستمزدهای واقعی کارگر مزرعه به شدت افزایش می یابد. سینیرلا (2008) توضیحی جایگزین به نویسندگان دیگر می دهد. از نظر او، محوطه های پارلمانی مزارع باز نقش بسیار مرتبطی در تعیین وضعیت تغذیه جمعیت بریتانیا در مراحل اولیه انقلاب صنعتی داشتند. قرق ها همراه با افزایش جمعیت و روند شهرنشینی باعث تورم بدنام قیمت مواد غذایی شده است، همچنین به دلیل از بین رفتن حقوق و سهم های مشترکی که این محوطه ها به آن منجر می شود، که پیامد مستقیمی بر ارزش زمین های زراعی داشته و باعث آن شده است.افزایش و ترجمه این اثر به قیمت گندم، وابستگی بیشتر کارگران کشاورزی به دستمزد و حساسیت بیشتر به تغییرات قیمت مواد غذایی. بنابراین، می‌توانیم بدتر شدن وضعیت خالص تغذیه در آن زمان را به عنوان یک پیامد درون‌زای محوطه‌های زمین در نظر بگیریم. جدای از آن، افت صنعت کلبه به عنوان یکی از دلایل مجاور وخامت وضعیت تغذیه ذکر می شود، به طوری که بیش از 50 درصد از جمعیت در مراکز شهری زندگی می کنند، که مستقیماً به کیفیت پایین تر غذا، قیمت های بالاتر و سطح بسیار پایین ترجمه می شود. سرویس بهداشتی؛ همه آنها توهین به رشد و توسعه هستند. بنابراین سینیرلا (2008) به این نتیجه می‌رسد که روند قد او همراه با تمام شواهد ذکر شده در بالا به تقویت دیدگاه بدبینانه در مورد استاندارد زندگی طبقه کارگر در طول انقلاب صنعتی کمک می‌کند.

یک مورد جایگزین. همانطور که قبلاً توضیح دادم، به بریتانیا مربوط به فلاندرز است، که توسط دبورا آکسلی و اووت دیپاو (2019) مورد مطالعه قرار گرفته است. آنها در مقاله خود نشان می دهند که چگونه وجود دو بحران مؤثر بر اقتصاد فلاندری (1846-1849 و 1853-1856) به این معنی است که می توان از داده های زندان در مورد ارتفاعات برای بررسی تأثیر بر قد رسیدن به بلوغ در طول بحران استفاده کرد و چگونه این امر اندازه گیری دقیق تری از تأثیر توهین به وضعیت تغذیه خالص بر قد بزرگسالان است. میانگین قد مرد در زندانبروژ در حدود سال 1800 برابر با 167.5 سانتی متر بود، در سال 1875 نیز همین میزان بود، با کاهش میانگین قد بین دو سال، که در دوره های رکود قابل توجه بود. برای کسانی که در اواخر دهه 1840 متولد شده اند، به نظر می رسد استانداردهای زندگی در طول سال های بلوغ برای آنها بهتر بوده است (مصادف با دوره پس از دو دوره رکود)، با افزایش متوسط ​​قد برای این نسل مطابق با تغییرات تولید ناخالص داخلی سرانه. اینها کاملاً در تضاد با زندانیان متولد شده در سال 1838 هستند که در سال 1846 هشت ساله و در سال 1853 پانزده ساله شدند و چهار سال رشد را در طول بحران اول گذراندند و در طول بحران دوم وارد دوره رشد نوجوانی شدند. در مقایسه با کسانی که ده سال بعد به دنیا آمدند، روندهای رشد رو به کاهشی را ارائه می دهند.

در نتیجه، می توانیم توافق کنیم که موضوعات اصلی که ادبیات آنتروپومتریک مورد بحث قرار می دهد بسیار مرتبط با درک فرآیند رشد اقتصادی مدرن و اثرات آن بر استانداردهای زندگی . با این حال، ادبیات ارتفاع به شدت بر منابعی تکیه کرده است که سوگیری های شدید نمونه را به عنوان اشکال نمونه گیری انتخابی ارائه می دهند. بنابراین، اگر می‌خواهیم به طور محکم «معمای صنعتی‌سازی» را کشف کنیم، باید از پیامدهای فرآیند انتخاب نمونه آگاه باشیم و هنگام تجزیه و تحلیل داده‌ها، مکانیسم تصحیح را برای آنها معرفی کنیم. بحث در مورد اثرات انقلاب صنعتی دراستانداردهای زندگی احتمالاً برای چندین دهه ادامه خواهد داشت، عمدتاً به این دلیل که شواهدی از بهبود و بدتر شدن استانداردهای زندگی در آن زمان وجود دارد. با این حال، اگر می‌خواهیم شواهد آنتروپومتریک به طور مستحکم به پاک کردن چندین ناشناخته کمک کند، محققان باید به خاطر داشته باشند که چگونه سوگیری‌های انتخاب نمونه بر نتیجه‌گیری‌ها و تفسیرها تأثیر می‌گذارد.


منابع: 0> - Voth, H.-J. (2004). "استانداردهای زندگی و محیط شهری" در R. Floud و P. Johnson، eds., The Cambridge Economic History of Modern Britain . کمبریج، انتشارات دانشگاه کمبریج. 1: 268-294

-Ewout، D. and D. Oxley (2014). "کودکان نوپا، نوجوانان و قد نهایی: اهمیت بلوغ برای قد بزرگسالان مرد، فلاندر، 1800-76." بررسی تاریخ اقتصاد، 72، 3 (2019)، ص. 925-952.

-Bodenhorn, H., T.W. Guinnane and T.A. Mroz (2017). "سوگیری های انتخاب نمونه و معمای صنعتی سازی." ژورنال تاریخ اقتصادی 77(1): 171-207.

همچنین ببینید: علائم زودیاک آب چگونه است؟

-آکسلی و هورل (2009)، "اندازه گیری بدبختی: توده بدن، پیری و نابرابری جنسیتی در لندن ویکتوریایی"، کاوش ها in Economic History, 46 (1), pp.93-119

-Cinnirella, F. (2008). «خوشبین یا بدبین؟ بررسی مجدد وضعیت تغذیه در بریتانیا، 1740-1865. بررسی اروپایی تاریخ اقتصاد 12(3): 325-354.

اگر می خواهید مقالات دیگری مشابه بحث بزرگ: استانداردهای زندگی را بدانید.در طول انقلاب صنعتی می توانید از دسته دیگران دیدن کنید.

همچنین ببینید: لیلیت در نمودار اختری چیست؟شواهد آنتروپومتریک را به عنوان یک منبع با ارزش برای ایجاد روند در استانداردهای زندگی مرحله بندی کنید (وث، 2004). چندین مطالعه از قد به عنوان معیاری برای وضعیت تغذیه خالص و به عنوان متغیری که ارتباط نزدیکی با استانداردهای زندگی از بدو تولد تا سن 25 سالگی دارد، در تلاش برای تجزیه و تحلیل استاندارد زندگی طبقه کارگر از 1750 تا 1850 استفاده کرده اند که می تواند به عنوان اولین مورد تفسیر شود. قرن انقلاب صنعتی بیریتش. با این حال، حتی پس از دهه‌ها تحقیق، نتایج حاصل از این تحلیل‌ها کاملاً متفاوت است. اگرچه هدف اولیه ساخت تکنیک‌های قابل اعتماد برای تجزیه و تحلیل روندهای استاندارد زندگی از طریق تجزیه و تحلیل شواهد آنتروپومتریک بود، اما ثابت شده است که چندین نقص و ناسازگاری وجود دارد که عمدتاً به دلیل داده‌های کمیاب، مغرضانه و گاهی متناقض موجود از آن دوران است. حتی اگر نتیجه‌گیری از این شواهد قوی نباشد، اگر تجزیه و تحلیل با در نظر گرفتن چندین سوگیری داده‌ها و پیاده‌سازی تکنیک‌های مدرن تحلیل داده‌ها انجام شود، به‌عنوان معرفی ساختگی‌های داده‌ها برای سازگاری بیشتر به سری داده‌ها، می‌توانیم روندهای قوی خاصی در مورد آن به دست آوریم. استانداردهای زندگی در آن زمان و ارائه برخی نتیجه گیری ها.

در این مقاله به طور خلاصه برخی از آثار بسیار مرتبط در مورد استانداردهای زندگی در مراحل اولیه انقلاب صنعتی را بر اساس شواهد آنتروپومتریک بررسی، تحلیل و گاه نقد می کنم. اولا،من سعی خواهم کرد به این سؤال پاسخ دهم که آیا شواهد آنتروپومتریک اصلاً به عنوان اندازه گیری استانداردهای زندگی معتبر است یا خیر، برخی از ایرادات آن را ارائه می دهد و چگونه مورخان اقتصادی مانند سینیرلا (2008)، آکسلی و هورل (2009) یا بودهورن و همکارانش. (2017) سعی کرده اند این ایرادات را جبران کرده و برخی از نتیجه گیری های خود را ارائه دهند که گاه از هم جدا می شوند. در نهایت، من تمام این تحقیقات را در چشم انداز قرار داده و تجزیه و تحلیل خواهم کرد اگر بتوانیم یک نتیجه کلی از این آثار را در مورد روند استاندارد زندگی در مراحل اولیه انقلاب صنعتی به دست آوریم.

اول، سینیرلا (2008) شواهد آنتروپومتریک را بیشتر از روند دستمزدهای واقعی برای تجزیه و تحلیل استانداردهای زندگی در آن زمان می‌یابد که عمدتاً به دلیل فقدان اطلاعات در مورد درآمد و غیرقابل اعتماد بودن برخی از آن اطلاعات است. Cinnirella (2008) به دلیل اینکه معیاری برای وضعیت تغذیه خالص یک فرد در طول دوره رشد آن است، با رویدادهای خارجی مانند بیماری های همه گیر، جنگ یا استرس کاری که بر این رشد تأثیر می گذارد و در داده های نهایی قد منعکس می شود، ارتباط زیادی به قد می دهد. با این حال، هنگام استفاده از شواهد آنتروپومتریک برای تجزیه و تحلیل استانداردهای زندگی، نمی‌توانیم به طور کامل داده‌های درآمد را رد کنیم، زیرا رابطه بین درآمد و قد چندین برابر مثبت و غیرخطی است، جدای از جدا کردن سخت، که باعث سوگیری جدی نمونه در هنگام انتخاب می‌شود. داده های ارتفاع برای تجزیه و تحلیلبا این حال، در برخی موارد، همانطور که سینیرلا (2008) نشان می دهد، زمانی که اثر یک بیماری همه گیر خاص یا کاهش کلی در کیفیت غذا بر تمام جمعیت تأثیر می گذارد، می توان رابطه بین درآمد و قد را باطل کرد. همانطور که ممکن است تعجب آور به نظر برسد، این واقعیت حتی منجر به برخی مطالعات شده است که به رابطه معکوس بین قد و درآمد اشاره می کند. از آنجایی که هیچ یک از این نتایج قطعی و منحصر به فرد نیست، این شواهد گیج کننده منجر به "پازل رشد صنعتی" شده است، جایی که علیرغم افزایش درآمد سرانه، میانگین قد در چندین کشور اروپایی در آن زمان کاهش یافته است. نویسندگان دیگری مانند Bodenhorn، Guinnane و Mroz (2017) سعی کرده‌اند این معما را حل کنند، یا حداقل با زیر سوال بردن قابلیت اطمینان داده‌هایی که کاهش ظاهری قد را برای چندین کشور اروپایی در سال‌های 1750-1850 نشان می‌دهند، سازگاری منطقی با آن ارائه کنند. در این دوره، مانند بریتانیای کبیر، سوئد و بیشتر اروپای مرکزی. تصادفی در جمع آوری داده های قد بین همه این کشورها این است که همه آنها داده های قد را از رده های نظامی داوطلب به جای سربازان وظیفه جمع آوری کردند. یک نمونه داوطلبانه مستلزم این است که آنهایی که برای قد اندازه گیری می شوند، افرادی هستند که شخصاً نام نویسی در ارتش را انتخاب کرده اند، که می تواند منجر به سوگیری های شدید نمونه در هنگام تجزیه و تحلیل شود. یکی از مشکلات ناشی از انگیزه های پیوستن به ارتش است، زیرا با توسعه اقتصاد و افزایش درآمد،از نظر تاریخی، بخشی از جمعیتی که مایل به پیوستن به ارتش هستند، کمتر می‌شود، زیرا خدمت سربازی به گزینه‌ای کمتر جذاب برای پربازده‌ترین افراد تبدیل می‌شود. بنابراین، یک توجیه بودن هورن و همکاران. (2017) برای زیر سوال بردن پایایی نتایج ارائه شده توسط محققانی که داده‌های قد کشورهای دارای ارتش تشکیل شده توسط داوطلبان را تجزیه و تحلیل می‌کنند، این است که ارتفاعات نظامی عمدتاً به این دلیل کاهش یافته است که افراد بلند قد، که معمولاً وضعیت اقتصادی و تحصیلی بهتری در آن زمان داشتند ، به طور فزاینده ای مسیرهای شغلی دیگری را انتخاب کردند که متفاوت از ارتش بود. این امر با این واقعیت تأیید می‌شود که «پازل‌های قد» کمتر در کشورهایی مشاهده می‌شود که در پایان قرن هجدهم رتبه‌های خود را از طریق خدمت اجباری پر کردند، که محققان می‌توانند از آن‌ها متنوع‌تر و کمتر درآمد یا داده‌های مربوط به قد طبقاتی به دست آورند.

مشکلات انتخاب داده هنگام برخورد با شواهد آنتروپومتریک از اوایل انقلاب صنعتی نیز در داده‌های به‌دست‌آمده از نمونه‌های زندان یافت می‌شود، زیرا اینها بیش از حد طبقه‌های فقیر و کارگر در آن زمان را نشان می‌دهند، به دلیل ویژگی‌های مشاهده نشده که آنها را بیشتر مستعد فعالیت مجرمانه کرد (Bodernhorn et al., 2017). این مشکل در هنگام تلاش برای استخراج روند کلی ارتفاعات از داده‌های موجود است، زیرا هیچ ثبت ارتفاع کلی برای آن زمان وجود ندارد، و آن ثبت‌های موجود در نمونه‌گیری شدید متحمل می‌شوند.با این حال، از این داده‌ها می‌توان نتیجه‌گیری‌های خاصی را برای آن دسته از گروه‌هایی که به‌طور بدنام در این نمونه‌ها (ارتش و زندان‌ها) حضور داشتند به دست آورد: طبقه کارگر فقیر. بودن هورن و همکاران (2017) نشان می دهد که "معمای" صنعتی شدن در ایالات متحده نیز وجود دارد، جایی که الگوی کاهش ارتفاع از سال 1750 تا 1850 گیج کننده است، زیرا به آنچه شاخص های مرسوم در آن زمان اشاره می کند، واکنش معکوس نشان می دهد، یعنی اقتصاد آمریکا به سرعت در حال رشد و توسعه بود، سناریویی مشابه با آنچه در انگلستان تجربه شد، با رابطه معکوس شگفت انگیز در آن زمان بین رشد اقتصادی و متوسط ​​قد.

برخی توضیحات برای معمای صنعتی شدن را می توان با توجه بیشتر به دست آورد. به عوامل اساسی به عنوان مثال، کاهش در دسترس بودن مواد غذایی به دلیل افزایش قیمت نسبی آنها منجر به روند نزولی وضعیت خالص تغذیه جمعیت شد. جدای از آن، پیامد مستقیم صنعتی شدن در کوتاه مدت، همانطور که به طور گسترده شناخته شده است، افزایش بیماری ها و بدتر شدن شرایط اولیه بهداشتی به دلیل ازدحام بیش از حد شهرها و مسائل تهویه در کارخانه ها و ساختمان های منازل محل زندگی کارگران بود. این امر بر میانگین اندازه گیری قد تأثیر منفی می گذارد، زیرا شرایط بهداشتی و قیمت نسبی بالاتر مواد غذایی تأثیر منفی بیشتری بر قد کارگران ضعیف نسبت بهاثر حاشیه ای مثبتی که رشد اقتصادی بر رده های متوسط ​​و بالا داشت. بنابراین، به دلیل اثر ترکیب، روند میانگین ارتفاع بدون توجه به افزایش درآمد سرانه در آن زمان بطور قطعی به سمت پایین رفت. با مشاهده دقیق داده‌ها، حتی می‌توانیم متوجه شویم که چگونه تغییرات قد هنگام تحلیل روند قد بر اساس اشتغال، نوسان می‌کند. به عنوان مثال، به دلیل شدت کار شدید در صنعت در آن زمان، میانگین قد کارگران جوان کارخانه بسیار بیشتر از کشاورزان یا کارگران یقه سفید متحمل شد، که می تواند سرنخ دیگری برای تفکیک داده های ارتفاع و حذف برخی سوگیری ها در هنگام تجزیه و تحلیل باشد. از آن زمان، شواهد انسان‌سنجی قوی‌تر و شاید قطعی‌تری در اختیار ما قرار می‌دهد.

از سوی دیگر، توضیحات جایگزین با اشاره به نقص‌های اندازه‌گیری شدید به پازل صنعتی‌سازی داده می‌شود. Ewout Depauw و Deborah Oxley (2019)، در مقاله خود کودکان نوپا، نوجوانان و قدهای نهایی: اهمیت بلوغ برای قد بزرگسالان مرد، فلاندرز، 1800-76، استدلال می کنند که قد بزرگسالان به طور کامل نشان نمی دهد استانداردهای زندگی در بدو تولد، اما در نشان دادن شرایط زندگی در طول سال های رشد نوجوانی بسیار بهتر است، زیرا این دوره بیشترین تأثیر را بر قد نهایی دارد، به ویژه از سنین 11 تا 18. Depauw and Oxley (2019) با فرضیه منشا جنینی که استدلال می کند، در تضاد هستند. آن تغذیهوضعیت در دوران بارداری وضعیتی است که رشد را به شکل بیشتری تحت تأثیر قرار می دهد و در نتیجه در قد انتهایی بزرگسالان منعکس می شود. با این حال، آنها بر این باورند که شواهد نشان می‌دهد که محیط بیماری، دریافت تغذیه و شرایط بهداشتی در طول سال‌های رشد مرکزی بلوغ به وضوح در اندازه‌گیری‌های قد نهایی نسبت به استاندارد زندگی کودکان نوپا منعکس شده است. بلوغ یک دوره ضروری برای تعیین قد نهایی است، زیرا یک دوره تطبیق رشد است، به این معنی که اگر رشد به دلیل آسیب های تغذیه ای یا بهداشتی در اوایل کودکی مختل شود، اگر استانداردهای زندگی در دوران بلوغ بهبود یابد، رشد از دست رفته می تواند حداقل تا حدی بهبود یابد. سال‌ها، پسران نوجوان در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم به‌ویژه به شرایط اجتماعی-اقتصادی برای رشد حساس بودند، زیرا نسبت به نوجوانان زن نیاز به کالری بیشتری داشتند (Depauw and Oxley, 2019). این دلیل اصلی نوآوری نویسندگان در اندازه گیری قد و شرایط زندگی در آن زمان است، با سازماندهی متفاوت سری داده ها از نظر اینکه چگونه قد نهایی در سنین مختلف می تواند با قرار گرفتن در معرض شرایط اقتصادی و بهداشتی در لحظات مختلف در طول دوره رشد مرتبط باشد. . . آنها با جمع‌آوری داده‌ها از زندان بروژ این موضوع را مطالعه می‌کنند و این را به عنوان یک منبع مطالعه مناسب با وجود سوگیری‌های قبلاً توضیح داده‌شده ثبت‌های زندان توجیه می‌کنند و استدلال می‌کنند که زندانیانگروه خاصی عمدتاً شرایط طبقه کارگر فقیر را منعکس می کرد. برای به دست آوردن نتایج بلندمدت تأثیرات سلامت و رفاه بر رشد و جلوگیری از شوک اقتصادی موقت از تأثیرگذاری بر این نتایج، Depauw و Oxley (2017) از تغییرات سالانه در قیمت ها و نرخ مرگ و میر استفاده می کنند تا ارتباطات عمومی تر را با شرایط کلان اقتصادی از هم جدا کنند>.

از طریق این مقاله، من هنوز نتایج و نتیجه‌گیری‌های عددی نویسندگان مختلف را ارائه نکرده‌ام، زیرا آنها گاهی از هم جدا می‌شوند و تصاویر متفاوتی از استانداردهای زندگی در زمان انقلاب صنعتی ارائه می‌دهند. این نتایج برای تجزیه و تحلیل ما معتبر نیستند، اگر قبل از آن در تلاش برای درک و درک روش‌شناسی‌های مختلف آنها، و به طور کلی، دلایلی که آنها برای استفاده از روش‌شناسی خاص خود و نقص‌هایی که ارائه می‌کنند، مکث نکنیم و کمی وقت بگذاریم. پس از درک این موضوع، اکنون می‌توانیم حداقل تا حدی در تجزیه و تحلیل نتایج ارائه‌شده توسط نویسندگان گردآوری‌شده در کتاب‌شناسی این مقاله، قرار دادن روندها در متن و مشاهده پیچیدگی و تقریباً غیرممکن بودن دستیابی به یک نتیجه‌گیری واحد و محکم از استانداردهای زندگی تمرکز کنیم. به هنگام. با این حال، این هرگز هدف این مطالعات مختلف نبوده است، بلکه مقابله با روش‌شناسی و منجر به پیشرفت در تحلیل کمی تاریخ اقتصادی است.




Nicholas Cruz
Nicholas Cruz
نیکلاس کروز یک تاروت خوان باتجربه، علاقه مند معنوی و یادگیرنده مشتاق است. نیکلاس با بیش از یک دهه تجربه در قلمرو عرفانی، خود را در دنیای تاروت و کارت خوانی غوطه ور کرده است و دائماً به دنبال گسترش دانش و درک خود است. او به‌عنوان یک شهود زاده طبیعی، توانایی‌های خود را برای ارائه بینش و راهنمایی عمیق از طریق تفسیر ماهرانه‌اش از کارت‌ها تقویت کرده است.نیکلاس یک باور پرشور به قدرت دگرگون کننده تاروت است و از آن به عنوان ابزاری برای رشد شخصی، خود اندیشی و توانمندسازی دیگران استفاده می کند. وبلاگ او به عنوان بستری برای به اشتراک گذاشتن تخصص او عمل می کند و منابع ارزشمند و راهنمای جامعی را برای مبتدیان و متخصصان باتجربه ارائه می دهد.نیکلاس که به خاطر طبیعت صمیمی و نزدیک خود شناخته شده است، یک جامعه آنلاین قوی با محوریت تاروت و کارتخوانی ایجاد کرده است. میل واقعی او برای کمک به دیگران برای کشف پتانسیل واقعی خود و یافتن وضوح در میان عدم قطعیت های زندگی در بین مخاطبانش طنین انداز می شود و محیطی حمایت کننده و تشویق کننده برای کاوش معنوی ایجاد می کند.علاوه بر تاروت، نیکلاس عمیقاً با اعمال معنوی مختلف از جمله طالع بینی، اعداد شناسی و شفابخشی کریستال نیز ارتباط دارد. او به خود می بالد که رویکردی کل نگر برای پیشگویی ارائه می دهد و از این روش های مکمل استفاده می کند تا تجربه ای کامل و شخصی را برای مشتریان خود فراهم کند.به عنوان یکنویسنده، سخنان نیکلاس بدون زحمت جاری می شود و تعادلی بین آموزه های روشنگر و داستان سرایی جذاب ایجاد می کند. او از طریق وبلاگ خود، دانش، تجربیات شخصی و خرد کارت ها را در هم می آمیزد و فضایی را ایجاد می کند که خوانندگان را مجذوب خود می کند و کنجکاوی آنها را برمی انگیزد. چه یک مبتدی باشید که به دنبال یادگیری اصول اولیه هستید و چه یک جوینده کارکشته که به دنبال بینش های پیشرفته هستید، وبلاگ نیکلاس کروز در مورد یادگیری تاروت و کارت ها منبعی برای همه چیزهای عرفانی و روشنگر است.