لحظه ای در تاریخ ما بود که در آن منطق دموکراتیک کنونی وارونه شد. حزب پیروز و در نهایت حاکم بعدی از رای گیری بیرون نیامد، بلکه در پیمان های سیاسی که در مادرید بسته شد متولد شد تا انتخابات به گونه ای سازماندهی شود که به طور گسترده پیروز شود. جهان وارونه است.
نظام سیاسی قرن 19
همه اینها اگر به نوبه خود، سیاست قرن نوزدهم را درک کنیم، قابل درک است. تغییرات حکومتی، زمانی که متضمن تغییر حزب بود، از طریق انتخابات انجام نشد، بلکه با تصمیم ولیعهد، گاه بیش از حد مطلوب، با خشونت انجام شد. گروههای سیاسی، گاه با فشار اسلحه و گاه با شورش خیابانی در شهرها، دست به کار شدند و غالباً به وظیفه تشکیل دولت دست یافتند که احتمال دستکاری در انتخابات را به همراه داشت. انتخابات، در صورت وجود، محدود به تحريم تقلب آميز آن چيزي بود كه صاحبان قدرت قبلا تصميم گرفته بودند.
به ياد داشته باشيد كه نظام سياسي اسپانيا در قرن نوزدهم با مداخله گرايي نظامي مشخص شده بود، اعلاميه ها مرتب بود. آن روز و شمشیرهای پهن به ویژه در دوران سلطنت ایزابل دوم از اهمیت خاصی برخوردار بودند. در دوره سلطنت او، از 1833 تا 1868، 22 انتخابات عمومی برگزار شد.
برنامه سفر.انتخاباتی که راحت ترین انتخابات برای حکومت پذیری کشور تلقی می شد. به این ترتیب نتایج برای این منظور دستکاری، تطبیق و جعل شدند. «پوچرازو» معروف در شمارش آرا محبوب شد. این اصطلاح از ظرفی می آید که برگه های رای در آن مخفی شده بود. یا "تکنیک" جدید یافتن مرده هایی که به موقع برای رای دادن زنده شدند و البته به نفع کاندیدای تثبیت شده این کار را کردند.
Cacique
اما در حقیقت، کمک «اضافی» که در پاراگرافهای قبلی اعلام کردیم، کمک کاسیکی بود، شخصیتی اساسی برای عملکرد نظام سیاسی احیاء، که رفتار انتخاباتی حوزه انتخابیه خود را کنترل میکرد و به لطف او ، امکان کسب آرای لازم برای رسیدن به اهداف فراهم شد.نتایج انتخابات مورد توافق احزاب. این لولای بین جمعیت روستایی محروم و بی سواد و ساختار اداری دور و غیرشفاف بود. او از نمایندگی قدرت دست برنداشت. این اهرمی بود که اراده ها و آرا را در خدمت یک هدف خاص حرکت می داد، نخبگان محلی، منطقه ای یا استانی، مالکان، مستاجران بزرگ، بازرگانان، مال داران، وکلا، پزشکان، مقامات شهرداری، که مردم محلی را می شناختند. یک صعود بزرگ، بر اساس برتری اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن. آنها تبدیل شدندواسطه بین جامعه محلی و دولت
همچنین ببینید: باکره و لئو چگونه با هم کنار می آیند؟روابط تبعیت نسبت به کاکیک به وضوح از گهواره برقرار شد و با طبیعی بودن پذیرفته شد که از جبرگرایی مستثنی نبود. وصیت او تنها قانون بود: به این ترتیب دهقان اسپانیایی خود را تحت پوشش او قرار داد و سعی کرد که با او در مشکل نیفتد. خود دولت، که در آن برخی از صندوقها، مربوط به هر ناحیه، تعیین شده بود، که نام نامزدهای محلی را که باید انتخاب میشد، در آن قرار میدادند. این عملیات «کبوتر گردانی» نام داشت. پس از طراحی نتایج انتخاباتی که باید به دست بیاید، آنها به هیئتهای محلی ارسال میشوند تا بتوانند تقریباً تا حد امکان نتایج پیشبینیشده در جعبه را به دست آورند. گویا این کافی نبود، این روند در چارچوب یک نظام انتخاباتی قرار گرفت که به نمایندگی از مناطق روستایی، به عنوان قابل دستکاری ترین، و در یک مرکزگرایی اقتدارگرا که قانون را با صلاحدید خاصی تفسیر و اعمال می کرد، امتیاز داشت.
نماینده ترین کاسیکه ها
اینها نماینده ترین و مرتبط ترین کاسیکه های اسپانیا خواهند بود. فرانسیسکو رومرو روبلدو، ساخته مالاگا و با نام مستعار مرغ آنتکورا، همیشه در سایه هموطنش بود.کانواس; caciquismo گالیسی در شکل Eugenio Montero Ríos یکی از برجسته ترین نمایندگان خود در طول قرن را دارد. او برای تصدی پستهای مختلف وزارتی آمد، اما نام او بیش از هر چیز با معاهده سرنوشتساز پاریس در سال 1898 مرتبط بود، جایی که بهعنوان رئیس هیئت اسپانیایی، باید تسلیم تحقیرآمیز به ایالات متحده را امضا میکرد. Alejandro Pidal y Mon معروف به تزار آستوریاس ; خوزه سانچز گوئرا رئیس کنگره شد. وزیر و حتی رئیس جمهور دولت در سال 1922، مرکز قدرت او کوردوبا و به طور خاص شهر کابرا بود. ژرمن گامازو وایادولید را تحت کنترل داشت و از منافع حمایتگرایانه تولیدکنندگان غلات کاستیلیا دفاع کرد. فرناندو لئون و کاستیو، با قدرت بسیار زیاد در گران کاناریا، یکی از معدود رهبرانی بود که علاقه زیادی به سیاست خارجی داشت. Juan de la Cierva y Penafiel به این نتیجه رسید که سیاست در مورسیا به عنوان "ciervismo" شناخته شود. و احتمالاً شناخته شده ترین آنها آلوارو د فیگوئروآ، کنت رومانون ها، کاسیکه ی قدرتمند فیدر آلکارنیو خود در گوادالاخارا بود.
به طور خلاصه، کاسیکوسمو، نمایانگر اتاق پشتی تغییر متمدن قدرت کانواس بود. تجسم یافته و ساگاستا.
کتابشناسی
-Elizalde pérez-grueso, M.ª. D. (2011). بازسازی، 1875-1902. در تاریخ معاصر اسپانیا 1808-1923 . مادرید: آکال.
-نونزفلورنسیو، آر. روسای انتخابات. از دیگ تا کوزه. ماجراجویی تاریخ ، 157 .
-Moreno Luzón، J. Caciquismo و سیاست مشتری در Restoration Spain. دانشگاه Complutense مادرید
-Tusell Gómez, J. (1978). سیستم caciquil اندلس در مقایسه با سایر مناطق اسپانیایی (1903-1923). REIS (مجله اسپانیایی تحقیقات جامعه شناسی)، 2 .
-Yanini montes, A. (1991). دستکاری انتخاباتی در اسپانیا: حق رای جهانی و مشارکت شهروندان (1891-1923). آیر (انجمن تاریخ معاصر)، 3.
Elizalde pérez-grueso, M.ª. D. (2011). بازسازی، 1875-1902. در تاریخ معاصر اسپانیا 1808-1923 . مادرید: آکال.
Núñez Florencio, R. Electoral Chiefs. از دیگ تا کوزه. ماجراجویی تاریخ ، 157 .
Moreno Luzón، J. Caciquismo و سیاست مشتریان در Restoration Spain. دانشگاه Complutense مادرید
Tusell Gómez, J. (1978). سیستم caciquil اندلس در مقایسه با سایر مناطق اسپانیایی (1903-1923). REIS (ژورنال اسپانیایی تحقیقات جامعه شناسی)، 2 .
Yanini montes, A. (1991). دستکاری انتخاباتی در اسپانیا: حق رای جهانی و مشارکت شهروندان (1891-1923). Ayer (انجمن تاریخ معاصر)، 3.
اگر می خواهید مقالات دیگری مشابه با کارفرمایان انتخاباتی قرن 19 می توانید از دسته دسته بندی نشده دیدن کنید.
مشروطهیکی دیگر از ویژگی های قرن، گسترش قوانین اساسی بود، بنابراین ما قانون اساسی 1812 را داشتیم. در سال 1837 که مربوط به سهساله میانهرو بود. در سال 1845 در به اصطلاح دهه میانه رو که رژیم ژنرال ها شروع شد. سال 1869 پس از انقلاب گلوریوسا. و در سال 1876 با بازسازی. هر کدام بسته به احزابی که در هر زمان در قدرت بودند به عنوان محافظه کار یا مترقی طبقه بندی می شدند. بدون فراموش کردن "non nata" 1856 و جمهوری 1873 که نور را ندیدند.
این برنامه سفر قانون اساسی تحولی جزئی به سمت نمایندگی معتبرتر و مشارکت مردمی بیشتر را نشان می دهد. اصل حق رای همگانی راه خود را باز کرده بود و خود را به عنوان یک هدف اجتناب ناپذیر تحمیل می کرد و جای حق رای سرشماری را می گرفت. یک حق رای همگانی که در دوره شش ساله لازم الاجراست و توسط ساگاستا در سال 1890 باز می گردد. البته بدون دسترسی به رای برای زنان و تعیین سن رای 25 سال>شکوهمند
احتمالاً انقلابی بود مانند انقلابی که در سال 1868 ذکر شد، انقلاب شکوهمند، که دوره ای از آزمایشات پربار را آغاز کرد، مانند ورود یک سلسله خارجی برای تاج یا تصویب یک جمهوری، که در خدمت پایه گذاری یک نظم مشروطه مبتنی بر پیمان، اعتدال، تغییر مسالمت آمیز حکومت، با چرخش، ودر طول زمان، اصلاحات دموکراتیک. ما به مرمت می رسیم.
نظام سیاسی مرمت
برای اینکه نظام سیاسی مرمت به درستی عمل کند، وجود حداقل دو تشکیلات قوی ضروری بود. سیاست هایی که قادر به تغییر در قدرت، توافق بر سر راحت ترین مسیرهای سیاسی و استقبال از نیروهای اجتماعی حامی رژیم هستند. این دو تشکیلات توسط آنتونیو کانواس دل کاستیو محافظه کار و متئو پراکسیدس ساگاستا لیبرال رهبری می شدند. به دنبال ثبات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بود، این یک سیستم ناقص بود، اما بهتر از قیام ها و جنگ های داخلی که بخش عمده ای از قرن نوزدهم را مشخص کرد. اما همانطور که خواهیم دید، آنها به کمک "اضافی" نیاز داشتند. زیرا در میان مردم هیچ حساسیت دموکراتیک و علاقه کم یا بی علاقه ای به رای دادن وجود نداشت، از جمله به دلیل فقدان اطلاعات دقیق. نسبت ممتنع در بهترین موارد کمتر از 60 درصد نبود. ما در مورد اسپانیایی روستایی صحبت می کنیم که آخرین دغدغه آن سیاست بود. این موضوع بسیار متفاوت از پایتخت های بزرگ است که در آن زندگی سیاسی نسبی وجود داشت، به ویژه در مادرید.
نتایج نظرسنجی ها به اراده آزاد رای دهندگان پاسخ نداد. این خود دولت بود، توافق قبلی با مسئولین دیگر تشکلهای سیاسی و مطابق با برخیبزرگان روستایی، محلی یا استانی که نتایجی را که در انتخابات به دست میآمد، بر اساس آنچه که برای حکومتپذیری کشور مناسبترین تلقی میشد، طراحی میکردند. به این ترتیب نتایج برای این منظور دستکاری، تطبیق و جعل شدند. «پوچرازو» معروف در شمارش آرا محبوب شد. این اصطلاح از ظرفی می آید که برگه های رای در آن مخفی شده بود. یا "تکنیک" جدید یافتن مرده هایی که به موقع برای رای دادن زنده شدند و البته به نفع کاندیدای تثبیت شده این کار را کردند.
Cacique
اما در حقیقت، کمک «اضافی» که در پاراگرافهای قبلی اعلام کردیم، کمک کاسیکی بود، شخصیتی اساسی برای عملکرد نظام سیاسی احیاء، که رفتار انتخاباتی حوزه انتخابیه خود را کنترل میکرد و به لطف او ، امکان کسب آرای لازم برای رسیدن به اهداف فراهم شد.نتایج انتخابات مورد توافق احزاب. این لولای بین جمعیت روستایی محروم و بی سواد و ساختار اداری دور و غیرشفاف بود. او از نمایندگی قدرت دست برنداشت. این اهرمی بود که اراده ها و آرا را در خدمت یک هدف خاص حرکت می داد، نخبگان محلی، منطقه ای یا استانی، مالکان، مستاجران بزرگ، بازرگانان، مال داران، وکلا، پزشکان، مقامات شهرداری، که مردم محلی را می شناختند. یک صعود کننده بزرگ،بر اساس برتری اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن. آنها واسطه بین جامعه محلی و دولت شدند.
همچنین ببینید: مراسم ماه کامل در نوامبر 2023روابط تبعیت نسبت به کاکیک به وضوح از گهواره برقرار شد و با طبیعیتی که از جبرگرایی مستثنی نبود پذیرفته شد. وصیت او تنها قانون بود: به این ترتیب دهقان اسپانیایی خود را تحت پوشش او قرار داد و سعی کرد که با او در مشکل نیفتد. خود دولت، که در آن برخی از صندوقها، مربوط به هر ناحیه، تعیین شده بود، که نام نامزدهای محلی را که باید انتخاب میشد، در آن قرار میدادند. این عملیات «کبوتر گردانی» نام داشت. پس از طراحی نتایج انتخاباتی که باید به دست بیاید، آنها به هیئتهای محلی ارسال میشوند تا بتوانند تقریباً تا حد امکان نتایج پیشبینیشده در جعبه را به دست آورند. گویا این کافی نبود، این روند در چارچوب یک نظام انتخاباتی که به نفع نمایندگی مناطق روستایی بود، به عنوان دستکاری پذیرترین، و در چارچوب یک مرکزگرایی اقتدارگرا که قانون را با صلاحدید خاصی تفسیر و اعمال می کرد، تنظیم شد.
نماینده ترین کاسیکه ها
اینها نماینده ترین و مرتبط ترین کاسیکه های اسپانیا خواهند بود. فرانسیسکو رومرو روبلدو، برایمالاگا و با نام مستعار مرغ Antequera، همیشه در سایه هموطنش Cánovas بود. caciquismo گالیسی در شکل Eugenio Montero Ríos یکی از برجسته ترین نمایندگان خود در طول قرن را دارد. او برای تصدی پستهای مختلف وزارتی آمد، اما نام او بیش از هر چیز با معاهده سرنوشتساز پاریس در سال 1898 مرتبط بود، جایی که بهعنوان رئیس هیئت اسپانیایی، باید تسلیم تحقیرآمیز به ایالات متحده را امضا میکرد. Alejandro Pidal y Mon معروف به تزار آستوریاس ; خوزه سانچز گوئرا رئیس کنگره شد. وزیر و حتی رئیس جمهور دولت در سال 1922، مرکز قدرت او کوردوبا و به طور خاص شهر کابرا بود. ژرمن گامازو وایادولید را تحت کنترل داشت و از منافع حمایتگرایانه تولیدکنندگان غلات کاستیلیا دفاع کرد. فرناندو لئون و کاستیو، با قدرت بسیار زیاد در گران کاناریا، یکی از معدود رهبرانی بود که علاقه زیادی به سیاست خارجی داشت. Juan de la Cierva y Penafiel به این نتیجه رسید که سیاست در مورسیا به عنوان "ciervismo" شناخته شود. و احتمالاً شناخته شده ترین آنها آلوارو د فیگوئروآ، کنت رومانون ها، کاسیکه ی قدرتمند جناح آلکارنیو او در گوادالاخارا بود.
به طور خلاصه، کالیکویسمو نمایانگر اتاق پشتی تغییر متمدن در قدرت بود که کانوواس تجسم یافته و ساگاستا.
لحظه ای در تاریخ ما بود که در آن منطق دموکراتیک کنونی وارونه شد.حزب پیروز و در نهایت حاکم بعدی از رای گیری بیرون نیامد، بلکه در پیمان های سیاسی که در مادرید بسته شد متولد شد تا انتخابات به گونه ای سازماندهی شود که به طور گسترده پیروز شود. جهان وارونه است.
نظام سیاسی قرن 19
همه اینها اگر به نوبه خود، سیاست قرن نوزدهم را درک کنیم، قابل درک است. تغییرات حکومتی، زمانی که متضمن تغییر حزب بود، از طریق انتخابات انجام نشد، بلکه با تصمیم ولیعهد، گاه بیش از حد مطلوب، با خشونت انجام شد. گروههای سیاسی، گاه با فشار اسلحه و گاه با شورش خیابانی در شهرها، دست به کار شدند و غالباً به وظیفه تشکیل دولت دست یافتند که احتمال دستکاری در انتخابات را به همراه داشت. انتخابات، در صورت وجود، محدود به تحريم تقلب آميز آن چيزي بود كه صاحبان قدرت قبلا تصميم گرفته بودند.
به ياد داشته باشيد كه نظام سياسي اسپانيا در قرن نوزدهم با مداخله گرايي نظامي مشخص شده بود، اعلاميه ها مرتب بود. آن روز و شمشیرهای پهن به ویژه در دوران سلطنت ایزابل دوم از اهمیت خاصی برخوردار بودند. در دوره سلطنت او، از 1833 تا 1868، 22 انتخابات عمومی برگزار شد.بنابراین ما لا پپا 1812 را داشتیم. در سال 1837 که مربوط به سهساله میانهرو بود. در سال 1845 در به اصطلاح دهه میانه رو که رژیم ژنرال ها شروع شد. سال 1869 پس از انقلاب گلوریوسا. و در سال 1876 با بازسازی. هر کدام بسته به احزابی که در هر زمان در قدرت بودند به عنوان محافظه کار یا مترقی طبقه بندی می شدند. بدون فراموش کردن "non nata" 1856 و جمهوری 1873 که نور را ندیدند.
این برنامه سفر قانون اساسی تحولی جزئی به سمت نمایندگی معتبرتر و مشارکت مردمی بیشتر را نشان می دهد. اصل حق رای همگانی راه خود را باز کرده بود و خود را به عنوان یک هدف اجتناب ناپذیر تحمیل می کرد و جای حق رای سرشماری را می گرفت. یک حق رای جهانی که در Sexennium وجود دارد و توسط ساگاستا در سال 1890 باز خواهد گشت. البته بدون دسترسی به رای برای زنان و تعیین سن رای گیری در 25 سال.
احتمالاً این انقلابی مانند انقلابی بود که در سال 1868 در مورد آن توضیح داده شد، انقلاب شکوهمند، که دوره ای از آزمایشات پربار را آغاز کرد، مانند ورود یک سلسله خارجی برای تاج و تخت. یا تصویب یک جمهوری، که در خدمت پی ریزی یک نظم مشروطه مبتنی بر پیمان، اعتدال، تغییر مسالمت آمیز حکومت، همراه با چرخش، و به مرور زمان، اصلاحات دموکراتیک بود. ما به بازسازی می رسیم.
سیستم سیاسیترمیم
برای اینکه نظام سیاسی احیاء به درستی عمل کند، وجود حداقل دو تشکل سیاسی قوی که قادر به تناوب در قدرت، توافق بر سر راحت ترین مسیرهای سیاسی و استقبال از نیروهای اجتماعی باشند. که از رژیم حمایت کردند. این دو تشکیلات توسط آنتونیو کانواس دل کاستیو محافظه کار و متئو پراکسیدس ساگاستا لیبرال رهبری می شدند. به دنبال ثبات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بود، این یک سیستم ناقص بود، اما بهتر از قیام ها و جنگ های داخلی که بخش عمده ای از قرن نوزدهم را مشخص کرد. اما همانطور که خواهیم دید، آنها به کمک "اضافی" نیاز داشتند. زیرا در میان مردم هیچ حساسیت دموکراتیک و علاقه کم یا بی علاقه ای به رای دادن وجود نداشت، از جمله به دلیل فقدان اطلاعات دقیق. نسبت ممتنع در بهترین موارد کمتر از 60 درصد نبود. ما در مورد اسپانیایی روستایی صحبت می کنیم که آخرین دغدغه آن سیاست بود. این موضوع بسیار متفاوت از پایتخت های بزرگ است که در آن زندگی سیاسی نسبی وجود داشت، به ویژه در مادرید.
نتایج نظرسنجی ها به اراده آزاد رای دهندگان پاسخ نداد. این خود دولت با توافق قبلی با مسئولین دیگر تشکل های سیاسی و در توافق با برخی از سرشناسان روستایی، محلی یا استانی بود که نتایجی را طراحی کرد که در این زمینه به دست می آمد.